پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما

اولین روز تنها موندن پرهام

1392/11/2 8:46
نویسنده : مامانی
49 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز اولین روزی بود عزیزم که مامان برگشت اداره و قرار بر این شد که هفته اول رو بابایی پیشت بمونه آخه مهد رفتنت  رو به خاطر سردی هوا و فصل زمستون بعد از کلی فکر کردن به بهار انداختیم. تا ظهر که برمیگردم دلم برات یه زره میشه چند بار خونه زنگ میزنم و از بابایی حالتو مبپرسم و صداتو میشنوم. بابایی میگه اصلا گریه نمیکنی و پسر خوبی هستی فقط شیرتو با شیشه نمی خوری یکم بد قلقی میکنی ، دیروز که برگشتم تا در رو باز کردم و اومدم تو ، اول بغلم نیومدی و تا چند دقیقه هم که تو بغلم بودی و شیر میخوردی نه بهم نگاه میکردی نه میخندیدی  و دنبال بابایی میرفتی ولی عزیزم منم ناراحتم که میزارمت و میرم ولی چاره ای نیست عزیزم و باید هر دو عادت کنیم ولی اینو بدون که از همه دنیا بیشتر دوست دارم ناز پسرم.

راستی دومین دندونت هم 15 دی نیش زد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)