پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

شاهزاده کوچولوی ما

بدون عنوان

1392/12/7 8:00
نویسنده : مامانی
31 بازدید
اشتراک گذاری

 

من هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم که چه میکنی؟ پنجره اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم


....تنهاییت برای من

....غصه هایت برای من

....همه بغض ها و اشک هایت برای من

...بخند برایم بخند،آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را

....صدای همیشه خوب بودنت را

دوستت دارم پسرم

 پسر نازم دیگه چیزی به نوروز 93 نمونده امسال زیباترین نوروز رو داریم من و شما و بابایی اولین نوروز 3 نفره رو با هم جشن میگیریم. چیزی هم به اولین سال تولدت هم نمونده تصمیم داریم برات یه جشن عالی بگیریم برا همین از الان دارم فکر میکنم چی تهیه کنم و از همه مهمتر هدیه تولدت هست که میخوام برات بی نظیر باشه آخه تو تموم زندگی ما هستی . دیشب هم با بابایی رفتیم و برات صندلی ماشین گرفتیم آخه خیلی دیگه وروجک شدی و توی کریرت  آروم نداری و همش می خوای بلند بشی البته امیدوارم تو صندلی بشینی                   دیشب که خیلی ازش استقبال نکردی ولی مامانی باید بهش عادت کنی آخه وقتی دوتایی با هم میریم بیرون من که نمی تونم بغلت کنم و باید حواسم به رانندگی باشه شیطون بلا.       

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)